عاشــــــــــقانـــــــــه

درین محاکمه تفهیم اتهام ام کن
سپس به بوسه ی کارآمدی تمام ام کن

اگرچه تیغ زمانه نکرد آرام ام،
تو با سیاست ابروی خویش رام ام کن

به اشتیاق تو جمعیتی ست در دل من
بگیر تنگ در آغوش و قتل عام ام کن

شهید نیستم اما تو کوچه ی خود را
به پاس این همه سرگشتگی به نام ام کن

شراب کهنه چرا؟ خون تازه آوردم...
اگر که باب دلت نیستم حرام ام کن

لبم به جان نرسید و رسید جان به لبم
تو مرحمت کن و با بوسه ای تمام ام کن

نوشته شده در شنبه 28 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 15:17 توسط elnaz| |

وقتی از چشم تو افتادم دل مستم شکست
عهد و پیمانی که روزی با دلت بستم شکست
ناگهان- دریا! تو را دیدم حواسم پرت شد
کوزه ام بی اختیار افتاد از دستم شکست
در دلم فریاد زد فرهاد و کوهستان شنید
هی صدا در کوه،هی "من عاشقت هستم" شکست
بعد ِ تو آیینه های شعر سنگم میزنند
دل به هر آیینه،هر آیینه ایی بستم شکست
عشق زانو زد غرور گام هایم خرد شد
قامتم وقتی به اندوه تو پیوستم شکست
وقتی از چشم تو افتادم نمیدانم چه شد
پیش رویت آنچه را یک عمر نشکستم شکست …

نوشته شده در شنبه 28 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 15:16 توسط elnaz| |

بعد از اين بگذار قلب بي‌قراري بشكند
گل نمي‌رويد، چه غم گر شاخساري بشكند

بايد اين آيينه را برق نگاهي مي‌شكست
پيش از آن ساعت كه از بار غباري بشكند

گر بخواهم گل برويد بعد از اين از سينه‌ام
صبر بايد كرد تا سنگ مزاري بشكند

شانه‌هايم تاب زلفت را ندارد، پس مخواه
تخته‌سنگي زير پاي آبشاري بشكند

كاروان غنچه‌هاي سرخ، روزي مي‌رسد
قيمت لبهاي سرخت روزگاري بشكند

نوشته شده در شنبه 28 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 15:16 توسط elnaz| |

ســـوم
هفتــــم
چهلـــم
ســـــال . . .
چنـــد ســــال دیگــــر
بایــــد عــــزادار نبـــودن هایـــــت باشــــــم . . .؟

نوشته شده در شنبه 28 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 15:15 توسط elnaz| |

دنبال وجهی می گردم
که تمثیل تو باشد
زلالی چشم هات
بی پایانی آسمان
مهربانی دست هات
...
نوازش گندمزار
و همین چیزهای بی پایان.
نمی دانستم دلتنگیت
قلبم را مچاله می کند
نمی دانستم وگرنه
از راه دیگری
جلو راهت سبز می شدم
تمهیدی، تولد دوباره ای، فکری
تا دوباره
در شمایلی دیگر
عاشقت شوم.
گفته بودم دوستت دارم؟

نوشته شده در شنبه 28 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 15:13 توسط elnaz| |

عـاصی شدم ، بریـده ام از اینهمه عـذاب

از گـریـه هـای هـرشبـه ام روی رختـخواب

ده سال مـی شود کـه بـرایـم غـریبـه ای

ده سال مـی شود کـه خـرابـم...فقـط خـراب

شایـد تـو هـم شبیـه دلـم درد می کشی

شاید تـو هـم همیشـه خـودت را زدی بـه خـواب

از مـن چـه دیـده ای کـه رهـایـم نمی کنـی؟

جـز بیقـراری و غـم و انـدوه و اعتصـاب؟

جــز فکـرهـای منفـی و تصمیـم هـای بـد

جـز قـرصهـای صـورتـی ضـد اضطـراب؟

اصـلا تـو بـهترین بشـری!!مـن بـدم بـدم!

بگـذار تـا فرو بـروم تــــوی منــجلاب

نوشته شده در شنبه 28 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 15:12 توسط elnaz| |

بعد یک سال بهار آمده، می بینی که؟

باز تکرار به بار آمده، می بینی که؟


سبزی سجده ی ما را به لبی سرخ فروخت

عقل با عشق کنار آمده، می بینی که؟


آن که عمری به کمین بود، به دام افتاده

چشم آهو به شکار آمده، می بینی که؟


حمد هم از لب سرخ تو شنیدن دارد

گل سرخی به مزار آمده، می بینی که؟


غنچه ای مژده ی پژمردن خود را آورد

بعد یک سال بهار آمده، می بینی که؟

نوشته شده در شنبه 28 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 15:11 توسط elnaz| |

اما تو بگو «دوستي» ما به چه قيمت؟

امروز به اين قيمت، فردا به چه قيمت؟


ای خیره به دلتنگی محبوس در این تنگ

این حسرت دریاست تماشا به چه قيمت


يك عمر جدايي به هواي نفسي وصل

گيرم كه جوان گشت زليخا به چه قيمت


از مضحكه دشمن تا سرزنش دوست

تاوان تو را مي‌دهم اما به چه قيمت


مقصود اگر از ديدن دنيا فقط اين بود
ديديم، ولي ديدن دنيا به چه قيمت

نوشته شده در شنبه 28 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 15:10 توسط elnaz| |

دوست داشتن،

صدای چرخاندن کلید است در قفل.

عشق،

باز نشدن آن.

کاری که ما بلدیم اما...

باز کردن در است

 لگد

نوشته شده در شنبه 28 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 15:9 توسط elnaz| |

از زندگی از این همه تکرار خسته ام

از های و هوی کوچه و بازار خسته ام

دلگیرم از ستاره و آزرده ام ز ماه

امشب دگر ز هر که و هر کار خسته ام

دل خسته سوی خانه ، تن خسته می کشم

آوخ ... کزین حصار دل آزار خسته ام

بیزارم از خموشی تقویم روی میز

وز دنگ دنگ ساعت دیوار خسته ام

از او که گفت یار تو هستم ولی نبود

تنها و دل گرفته و بیزار و بی امید

از حال من مپرس که بسیار خسته ام...

نوشته شده در شنبه 28 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 15:8 توسط elnaz| |

لمان خوش است که مینویسیم ...

و دیگــران می خـواننــد ...

و عــده ای می گـوینــد ؛

آه چـه زیبــا و بعضــی اشـک می ریــزند ...

و بعضــی مـی خنــدنـد ...

دلمــان خـوش اســت ... !

به لــذت هــای کــوتـاه ...

به دروغ هــایی که از راســت ...

بـودن قشنــگ تـرند ...

به اینکــه کســی برایمــان دل بســوزاند ...

یـا کســی عاشقمــان شــود ...

با شــاخه گلی دل می بنــدیـم ...

دلمــان خـوش می شــود ...

به بـرآوردن خـواهشــی و چشــیدن لـذتـی ...

و وقــتی چیـــزی مـطابـق مــیل مــا نبــود ...

چقـــدر راحـت لگـــد می زنیـــم ...

و چــه ســــاده می شـکــنیم ...

همــــه چیـــز را ...

نوشته شده در جمعه 27 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 1:16 توسط elnaz| |

و من اینجا بی تو غریبم...

درست مثل فیلمی که هرگز اکران نشد..

نوشته شده در جمعه 27 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 1:0 توسط elnaz| |

 
گاهی

برای کشتن کسی که توی دلت زنده ست،

باید هزار بار بمیری..!

عکس در حال بارگذاری است. لطفا چند لحظه صبر کنید.


:ادامه مطلب:
نوشته شده در دو شنبه 23 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 15:49 توسط elnaz| |


:ادامه مطلب:
نوشته شده در دو شنبه 23 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 15:47 توسط elnaz| |

مرا از دورهـــــــــــــا می بوســـــــــــی
و فاصلــــــــــــه شکســــــــــــــت می خورد

زمـــــــــــان و مکــــــــــــان هیچکــــــــــــاره اند
وقتی قلبــــــــــــــهایمان
به عشــــــــــق هم می تپـــــــــــــــد

نوشته شده در دو شنبه 23 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 2:14 توسط elnaz| |

عضی وقت ها خداحافظ
یعنی : نذار برم ...
یعنی : برم گردون..
یعنی : سفت بغلم کن.. و
سرمو محکم بچسبون به سینه ات و
... بگــــــــــو :
خداحافظ و کوفت ..
خداحافظ و زهر مار..
بیخود کردی میگی..
خداحافظ !
دفعه آخرت باشه !!
مال خودمی ..
4ec8468b6731.jpg

   

 

نوشته شده در دو شنبه 23 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 2:12 توسط elnaz| |

نشانه میگیری
سنگ می اندازی و بعد خنده کنان!
لی.. لی .. لی..
پای میکوبی و میروی!
بدجور با دلم "بازی" میکنی!

نوشته شده در دو شنبه 23 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 1:58 توسط elnaz| |

اشتباه من املایی بود,
من فقط او را همدرد نوشتم ,
گویا او هم,درد بود

نوشته شده در دو شنبه 23 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 1:57 توسط elnaz| |

 

رفتــآر ِ عــآشقـآنه ى ِ زَن رآ بــآيـ د اَز دلتنگـــيش فهـــميـد !

 

از شـــوق ِ بــى تــآبـيش بــرآى ِ ديــدآر !

اَز حــس ِ كــودكــآنه اَش بــرآى ِ آغـــوش !

اَز خجــآلَتــش بــرآى ِ بــوسـه گـــرفتن !

زَن بـــى دَليــل بـــَهــآنه نـمى گـــيرَد

 

 

شــآيد بهــآنه ى ِ دستـــان ِ گــرمى رآ دآرد

كـه دستــآنش رآ بگــيرد !!

 


:ادامه مطلب:
نوشته شده در دو شنبه 23 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 1:45 توسط elnaz| |

آسمان نیستم
که هـر پرنده را
سهمی از من
باشد...

من
آن پرنده ام
که سهم آسمانش را
ازچشمان "تو"
می خواهد


:ادامه مطلب:
نوشته شده در دو شنبه 23 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 1:43 توسط elnaz| |

اگر بیـــایی
این خـــون ِ دل ،خــوردنـــها را
تـــلافی نمیـــکنم

آنقـــــدر عاشــــقت میکنـــــم
که دیــگر نتــــوانـــی
هــــرگــز بــــروی....


:ادامه مطلب:
نوشته شده در دو شنبه 23 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 1:38 توسط elnaz| |

آغوشتـــــــ را دوستـــــــ دارمـــــ

امــــا

از دوباره بــــی پناه شدن


می ترسمــــــ...!

عکس در حال بارگذاری است. لطفا چند لحظه صبر کنید.


:ادامه مطلب:
نوشته شده در دو شنبه 23 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 1:35 توسط elnaz| |

نمیگم دوستت دارم ....

نمیگم عاشقتم ....

میگم دیوونتم که اگه یه روز ناراحتت کردم بگی بیخیال دیوونست . .
.

عکس در حال بارگذاری است. لطفا چند لحظه صبر کنید.


:ادامه مطلب:
نوشته شده در دو شنبه 23 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 1:34 توسط elnaz| |

مخـاطبــ خـآصــ مـטּ

بـہ سـاבگـے یکــ لبخـنــב

رهـایمـ کــرב...

"او" رفـتـــ...

و مــنـــ عـاشـقـانــہ هـاے

بـے مخـاطبـمـ را بـہ حـراجــ

گـذاشـتـــہ امــ

 

عکس در حال بارگذاری است. لطفا چند لحظه صبر کنید.


:ادامه مطلب:
نوشته شده در یک شنبه 22 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 23:48 توسط elnaz| |

دِل كـَندن از تـو باهـَمه عـِشقی كـه


 داشـتَم بــِهتـ مـَنُو به یه جایی رِسونـد


 كـِه حالا تـو چشـماے یـكی زُل بــِزَنُمُو بــِگَم : عاشـقَمـے ؟ خـُب بـه درك....

عکس در حال بارگذاری است. لطفا چند لحظه صبر کنید.
 


:ادامه مطلب:
نوشته شده در یک شنبه 22 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 23:46 توسط elnaz| |


:ادامه مطلب:
نوشته شده در یک شنبه 22 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 23:36 توسط elnaz| |

روزگـار لعنتــی …
.
هـــــــــــر سـازی کِـه زدی رقصیـدم !
.
بـی انصـاف یکبــار هـم تـو بـه سـاز مـن بــرقــص..
.
ببیــــــــن دلــم چـه شــــــوری  میـزنـد..!!


:ادامه مطلب:
نوشته شده در یک شنبه 22 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 23:31 توسط elnaz| |

دلـــــــــم میگـــــــــیرد
وقـــــــــــتـ ی مــــــــــــــــیدآنم
در دنـــــــــــــیآیِ بــــــــــ ه این بــــــــزرگی
هیچ دلـــــ ی نیســ ت کــ ه بـــرآیِ مـ ن تنـــگ شـــود...



نوشته شده در شنبه 21 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 23:1 توسط elnaz| |

وقــت هـايــی هـسـت

ڪـــہ جـــز بـــہ بـــودن " تــــو " ،

دلـم رضـایــت نمی دهـــد ،

حـــالا مــن از ڪــــجـا بـــرایــش " تـ ـو " بیـاورم ...؟؟!!!
28514381855338408897.jpg


:ادامه مطلب:
نوشته شده در شنبه 21 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 22:50 توسط elnaz| |

تـــــــو؛ خالـــــــق زیبـــــــاترین

سمفونـــی سکـــــــوت منـــــــی

وقتـــــــی بـــــی صدا می نویسمت

خاموش می خوانمت

و هیچ کس جز من موسیقی حضور تـــــــو را نمـــــــی داند ...

نوشته شده در شنبه 21 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 22:37 توسط elnaz| |

این تویی که میروی و من تنهایی را با تمام وجود پذیرا می شوم

مگر تنها نیامدم؟؟!!!

تنها زندگی خواهم کرد

وتمامی غمها را به تنهایی هموار خواهم نمود

وتنها خواهم رفت ...............

چون تنهای برایم عالمی دارد که انرا به دنیای بی ارزش نمیفروشم
1403[1].jpg

نوشته شده در شنبه 21 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 22:31 توسط elnaz| |

دختری به دوستش: فکر کنم دوست پسرم داره بهم خیانت می‌کنه!

دوستش: از کجا فهمیدی؟

دختر: آخه دیشب پرسیدم کجا بودی ، گفت با دوستم امیر بودم…

دوستش: خوب الان مشکل چیه؟

دختر: خوب لامصّب دروغ میگه ، دیروز امیر تمام مدت با من بود!

نوشته شده در شنبه 21 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 22:31 توسط elnaz| |

تــــــــــــــــــــــــــــکــــــــــيــــــــــه
.
.
کردم بر وفاي او غلط کردم
غلط
باختم جان در هواي او غلط کردم
غلط
عمر کردم صرف او فعلي عبث کردم
عبث
ساختم جان را فداي او غلط کردم
غــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلـــــــــــــــــــــــــط ......
 



نوشته شده در شنبه 21 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 22:16 توسط elnaz| |


شکلک های هلنבوســـ♥ــتـــ♥ـــت בآرمـ♥ـــ
یـــڪ ڪــــلـــمــــﮧ اســـت
بــــآ בنــــیــــآیــــﮯ از مـــســـئـــولـــیـــت
گــــفـــتـــنــش هـــنــــر نـــیـــســت!
مـــســـئـــولــیـــت پـــذیـــرفـــتـــنـــش هـــنــــر اســـت ...
בوســـ♥ــتـــ♥ـــت בآرمـ♥ـــ
و بــــآ تـــمـــآم وجـــوב مـــســـئــــولــیـــتــــش رآ مـــﮯ پــــذیــــرم

نوشته شده در شنبه 21 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 21:28 توسط elnaz| |

نوشته شده در شنبه 21 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 21:25 توسط elnaz| |

برای دل خودم می نویسم ...

برای دلتنگی هایم

برای دغدغه های خودم

برای شانه ای که تکیه گاهم نیست !

برای دلی که دلتنگم نیست ...

برای دستی که نوازشگر زخم هایم نیست ...

برای خودم می نویسم !

بمیرم برای خودم که اینقدر تنهاست !.!.!.!

عکس در حال بارگذاری است. لطفا چند لحظه صبر کنید.

نوشته شده در شنبه 21 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 15:32 توسط elnaz| |

اشتبــ ــآه از مَـלּ بـُـودْ

پـُر رَنگـْـ نـوشتــِہ بـُودمَتــْـ

بـہ ایـלּ رآحتـے هــآ پـ ـآکـــْـ نمـے شـَوے !!!

عکس در حال بارگذاری است. لطفا چند لحظه صبر کنید.

نوشته شده در شنبه 21 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 15:30 توسط elnaz| |

 

ایـלּ روزهـا تَلخ مے گذرَב ، בستَمـ مے لـرزَב از تـُوصیفَـش

هـَمیـלּ بـَس ڪـِہ :


نَفس کشیـבنَمـ در ایـלּ مَرگِــ تـَבریجے

مثل خـُودکُشے استــ بــآ تیـــغ کــُنـــב

.

 

عکس در حال بارگذاری است. لطفا چند لحظه صبر کنید.


:ادامه مطلب:
نوشته شده در شنبه 21 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 15:26 توسط elnaz| |

دِل كـَندن از تـو باهـَمه عـِشقی كـه


 داشـتَم بــِهتـ مـَنُو به یه جایی رِسونـد


 كـِه حالا تـو چشـماے یـكی زُل بــِزَنُمُو بــِگَم : عاشـقَمـے ؟ خـُب بـه درك....

عکس در حال بارگذاری است. لطفا چند لحظه صبر کنید.

نوشته شده در شنبه 21 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 15:25 توسط elnaz| |


 
 
 
 
 
 
 
 
 
تنهــــایـی یعنی یه وقتهایی هست میبینی فقط خودتی و خودت !

رفیق داری…

همــــــــدرد نداری!

خانواده داری…

حمــــــــایت نداری!

عشق داری…

تکیـــــــــه گاه نداری!

مثل همیــــشه….

همه چــــــی داری و …

.
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
نگاره: ‏تنهــــایـی یعنی یه وقتهایی هست میبینی فقط خودتی و خودت !
رفیق داری…
همــــــــدرد نداری!
خانواده داری…
حمــــــــایت نداری!
عشق داری…
تکیـــــــــه گاه نداری!
مثل همیــــشه….
همه چــــــی داری و …‏

 

نوشته شده در شنبه 21 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 15:24 توسط elnaz| |



قالب جدید وبلاگ پیچك دات نت